در شمارههای گذشته دوچرخه پای حرفهای تعدادی از سازندگان این فیلمها نشستیم. در اینجا به چند فیلم ایرانی نمایش داده شده در جشنواره نگاهی میاندازیم.
سیزده 59
چهارمین فیلمسینمایی سامان سالور در مقایسه با ساختههای غیرمتعارف قبلیاش، حال و هوایی عمومیتر دارد. «سیزده 59» هم از یک قصه ملموستر بهره گرفته و هم چند بازیگر سرشناس را در نقش شخصیتهای اصلی، در خدمت گرفته است. ساخته جدید این فیلمساز جوان، فضایی اجتماعی و مضمونی جنگی دارد و با نگاهی تازه به بخشی از رخدادهای جنگ، سعی دارد مخاطب را با خود همراه کند. سالور در فیلم خود با بهرهگیری از عنصر ملودرام به آدمهایی میپردازد که از جنبههای مختلف درگیر جنگ هستند و تلاش کرده نگاهی انسانی به این پدیده بیندازد. پس زمینه داستان فیلم برگرفته از واقعیتهاست و میتوان گفت قصه فیلمنامه یک جورهایی خاطرات گذشته خود فیلمساز را نیز به نمایش میگذارد. قصه فیلم در تلاش است تا حس همذات پنداری تماشاچی را برانگیزد و تحریک کند و با این کار، او را به دنبال ماجراها بکشاند. بازی پرویز پرستویی در نقش شخصیت اصلی فیلم جذاب، روان و طبیعی است و کمک میکند تا بیننده درگیر ماجراهای قصه شود. پایان فیلم هم مثل تعدادی از محصولات غیرمتعارف سالهای اخیر، فضای نامتعارفی را پیش روی بینندهاش قرار میدهد. برای بیننده فیلم جذاب است که قصه رزمندهای را دنبال کند که پس از سالها از کما در میآید و حالا میخواهد بداند واکنش او نسبت به جامعه امروزی چیست. سالور میگوید دلیل استفاده از بازیگران حرفهای در «سیزده 59» خود قصه فیلم و فضایی بوده که قصد نمایش آن را داشته است.
ورود آقایان ممنوع
رامبد جوان بازیگر و کارگردان فیلمها و سریالهای کمدی سینمایی و تلویزیونی است و کار جدید او، «ورود آقایان ممنوع» حاصل همکاری او با پیمان قاسمخانی است که تخصص بالایی در زمینه نگارش فیلمنامههای کمدی دارد. همکاری این دو باعث خلق یک کمدی مفرح، جذاب و سرگرمکننده شده است. از فیلمی مثل «ورود آقایان ممنوع» هم نباید انتظار چیز دیگری را داشت. جوان و قاسمخانی در کار خود استاد هستند. به همین دلیل، به سختی میتوان گفت جذابیت فیلم حاصل تلاش و کوشش بیشتر کدام یک از این دو نفر است. خط اصلی قصه فیلم میتواندکلیشهای و نخنما به نظر بیاید، ولی شیرینکاریهای سازندگانش باعث میشود تا خیلی زیاد به این موضوع فکر نکنیم. کلیشهای بودن قصه یک فیلم به خودی خود ضعفی برای آن کار محسوب نمیشود. در تاریخ سینما فیلمهای زیادی ساخته شدهاند که چنین وضعیتی داشتهاند. نکته مهم این است که یک روایت قدیمی که تا قبل از این بارها و بارها تعریف شده است، این بار قرار است چگونه تعریف شود. جزئیات با نمک قصه «ورود آقایان ممنوع» باعث میشود تا تکراری بودن اصل قصه را خیلی زود فراموش کنیم. در این فیلم غافلگیری نهایی نقش مهمی در جذابتر شدن قصه دارد. رامبد جوان میگوید قرار نبوده در این فیلم گرهی را باز کند و تمام گرههای فیلم از همان ابتدا باز بوده است. نکته جالب در مورد «ورود آقایان ممنوع» این است که در ابتدا قرار بود مرضیه برومند آن را کارگردانی کند. میتوان حدس زد که اگر برومند این فیلم را میساخت، حاصل کار تبدیل به چه چیزی میشد.
آقا یوسف
دومین ساخته سینمایی علی رفیعی هم مثل اولین کارش یک درام اجتماعی و خانوادگی است و حکایت از دغدغه ذهنی سازندهاش نسبت به آدمهای قشر متوسط و روابط میان آنها دارد. «آقا یوسف» قصه زندگی مرد بازنشستهای است که مشغول کار در خانههای مردم است و با اتفاق پیشبینینشدهای روبهرو میشود. رفیعی خط اصلی قصه فیلم را از مرد کارگری گرفته که در خانه خود او کار میکرد. درددلهای این مرد، زمینهساز نوشتن فیلمنامه «آقا یوسف» شد.
قصه فیلم با زبانی واقعگرا ماجراهای خود را به پیش میبرد و گامبه گام بینندهاش را با واقعیتهای موجود در زندگی شخصیت اصلی خود آشنا میکند. مهدی هاشمی که این سالها کمتر در فیلمهای سینمایی ظاهر شده، در نقش اصلی فیلم یک بازی ساده و صمیمی ارائه میدهد. او جنبههای مختلف روحی و روانی شخصیت خود رابه شکلی معقول و ساده پیش چشم تماشاچی میگذارد و در عین حال، مانع از آن میشود که بیننده برای او دلسوزی غیرمنطقی کند. «آقا یوسف» فیلمی ساده و صمیمی است که با تماشاچی خود ارتباط خوبی برقرار میکند.
خانه امن است
ناصر رفایی با این فیلم سعی کرده به حاشیه متفاوتی از دوران جنگ بپردازد.این درام جنگی که گروهی نوجوان را در نقش شخصیتهای اصلی دارد، قصه دورانی را تعریف میکند که اوج موشک باران شهرها بود. تعدادی نوجوان چهارده تا هجده ساله شخصیتهای محوری ماجرا هستند که در یک مرکز شبانهروزی زندگی میکنند. رفایی در زمان موشکباران شهرها همسن و سال شخصیتهای اصلی قصه «خانه امن است» بود و قصد خود را از ساخت این فیلم، پرداختن به آن بخش از حاشیههای جنگ میداند که تاکنون فیلم و سینما کمتر به آنها پرداخته است. رفایی در این فیلم هم مثل کارهای قبلی فیلمی پرشخصیت ساخته و دقایقی از قصه را به معرفی آنها اختصاص داده است. او سعی کرده به بخش واقعگرای قصه وفادار بماند تا فیلمش حکم سندی قابل قبول از یک دوران تاریخی را داشته باشد. شخصیتپردازی آدمهای متنوع و متعدد قصه خوب است و نابازیگران فیلم بازیهای خوبی ارائه دادهاند. رفایی با قصه فیلم خود به آدمهایی میپردازد که در جریان جنگ چندان به حساب نیامدند. شاید یکی از ایرادهایی که بتوان به «خانه امن است» گرفت، طولانی بودن بعضی از سکانسهای آن است. احتمالاً با تدوین مجدد و کوتاهتر کردن این سکانسها، بتوان به فیلمی منسجمتر رسید.